رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

یکی یه دونه چراغه خونه

دار و ندارم تو گریه هامو میبینی ؟؟؟

1391/2/5 20:11
نویسنده : *R2cV*
684 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچیکم سلام بهونه ی من واسه زندگیم ...

مامانی تو روخدا ببخشم دست خودم نیست نگرانیام تمامی نداره

پسر قشنگم میدونم خیلی با گریه هامو استرسام اذیتت کردم به خدا وقتی برای اولین بار ببینم اون تن ظریفو قشنگتو از خجالت روم نمیشه تو صورت پاک و معصومت نگاه کنم عزیز دلم

میدونم هیچ بهونه ای قابل قبول نیست که من اینطوری با نگرانیام اذیتت کنم ولی مامانی به جون خودت که توی این دنیا از همه چیز و همه کس واسم مهمتری دست خودم نیست هر چی میخام بی خیال باشم هر چی میخام اذیتت نکنم نمیشه هر روز یه اتفاق جدید میافته که نگرانت شم مامانی

آخه مامانی نفساش به اون حرکتای دست و پات وابسته شده هر لحظه چشمم به شیکممه که حرکتتو ببینم خیلی دوست دارم گل نازم پسر وقت شناسم که تا نگرانت میشم خودت میفهمی زود واسم تکون میخوری شبا بت میگم پسرم بخواب دیگه بازی بسه گوش میدیو اروم میشینی تو دلم صبح ها میگم عزیز دلم پاشو دیگه ببین صبح شده هوا روشنه زودی واسم تکون میخوری دردو بلات به جونم

باید خجالت بکشم که ارامشت به من بستگی داره ولی من دارم ازت ارامشتو میگیرم...

عشق پاکم اشکام همین جوری داره میریزه توروخدا بگو تو نمیفهمی من دارم گریه میکنم توروخدا بگو دل کوچولوت نمیگیره بخدا دست خودم نیست من خیلی مامان بدیم خیلییی ..

عزیزم شبی که دکتر بهم گفت ممکنه کیسم نشت داشته باشه اینقدر ترسیدم و گریه کردم توهم برای اولین بار هی خیلی خیلی محکم تکون میخوردی قربون قدت برم جوری که وحشت کردم گفتم بخدا پسرمم حرصش در اومده از بس من نگرانم

خدا منو بکشه اگه اینجوریه خودمو نمیبخشم اگه به خاطر حس و حال من بوده که اونجوری نا اروم شده بودی نمیدونستم ذوق کنم یا بترسم باورم نمیشد بچمه کسی که تو وجودمه داره تو دلم بزرگ میشه مال خودمه داره اینجوری واضح تکون میخوره ...

قول میدم  بیشتر قران بخونم بیشتر با خدا باشم که دوتامون اروم شیم نفسم

توهم قول بده مراقب خودت باشی عشق خودم

خدایا...

خدایا خودت میدونی جز تو کسی رو ندارم بهش پناه ببرم خودت بهم ارامش بده

خدایا خودت میدونی اینا همش دردو دل بود و ناشکری نبود

خدایا من و پسرمو و بابای پسرمو یادت نره ما  بهت احتیاج داریم تا همیشه ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان ماهان نفسی
1 اردیبهشت 91 22:23
الهی من فدات نکن خانمی ای این کارارو هم خودتو اذیت میکنی هم اون زبون بسترو همه چیزو بسپار به اون بالایی حالا یه دست خوشگل بکش رو سر پسرمون بگو خاله دوستداره راستی اگه دوستداری بیا به ماهان من رای بده تو مسابقه بزار برنده بشه باشه
مامان سوگل
2 اردیبهشت 91 10:09
الهی عزیزم آخه چرا انقدر خودتو و اون نانازی رو اذیت میکنی، فقط آرامش خودتو حفظ کن و به خود خدا بسپار، راستی میدونستی هر استرس و نگرانی که تو داشته باشی به نی نی هم وارد میشه و وقتی بدنیا بیاد ناراحت میشه؟ اونوقت اعصابتو خورد میکنه ها!!!!!!! پس پاشو همه نگرانیها رو بریز تو سطل آشغال و به چیزای خوب خوب فکر کن و شاد باش، به امید آپی که به دنیا اومدن نی نی رو مژده بده


سلام دوست عزیزم مرسی از لطفی که به من و همسرم و پسرم داری چرا وبلاگ دختر نازت واسه من ارور میده؟
چند روزه که نمیتونم دسترسی پیدا کنم به وبتون
مامان سوگل
3 اردیبهشت 91 15:19
سلام عزیزم، نمیدونم چرا اینجوری میشه شاید اشکال از سایت اصلی باشه چون بعضی وقتا برای وبلاگهای دیگه هم برای من این مشکل پیش میاد، مرسی از اینکه بهمون لطف داری و بهمون سر میزنی ضمناً آباجی ما خراب رفیقیم
nikoo
4 اردیبهشت 91 14:18
فدای تو بااون جوجوت.............اون وقتی میبینه تو این قدر نگرانی هر بلایی که از نظر پزشکی سرش بیاد فقط خدا اونو مواظبت میکنهخودت که میدونی عشق چه جوریه؟ها؟مثل منوخودت ..............یادت هست که؟وحالا یه خنده ی گنده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
nikoo
4 اردیبهشت 91 15:03
الهی خاله دورت بگرده که مامانت بی خودی حساس شده و گریه میکنه ، تو مامانت رو درک کن و ناراحت نباش . خاله اینجا مثل شیر وایساده ببینه کی میخواد تورو اذیت کنه . اجی بی خیال ادمای باشعور . اگه شعور اینه که من نفراول لیست بی شعورها ثبت نام می کنم . بوس
lutus
4 اردیبهشت 91 15:48
سلام من عاشق وبلاگت شدم انشالله به سلامتی زایمان کنی و نی نی عسلیت با سلامتی دنیا بیاد یه تاپیک گذاشته بودی که کیسه ابم نشت داره برات پیغام گذاشتم امیدوارم دیده باشی برات دعا میکنم تا خودتو اقا رادین گل سلامت باشین .
مژگان
5 اردیبهشت 91 20:08
عزیزم همیشه توکلت بخدا باشه. خدارو شکر کن که خوشبختی ... شوهرت عاشقته و خدا بهتون یه نی نی سالم داده. پس قدر این همه نعمت رو بدون که خدا به کم کسی همه رو باهم میده. از شوهرت هم واقعا تشکر میکنم که اینقدر هوای دوست مهربونمو داره و نمیذاره غصه بخوره.
ثمین
6 اردیبهشت 91 20:18
سلام! اگه جشنی برای کوچولوتون در راه دارید یه سر به دنیای نفیس بزنید و از ایده های متنوع و شیک استفاده کنید... جشن سیسمونی... جشن دندونی... جشن قدم... جشن تولد پسرانه ... جشن تولد دخترانه ... جشن تکلیف... جشن الفبا... و........ منتظرتون هستم...
مامان ماهان نفسی
7 اردیبهشت 91 11:09
سلام خانم خشگله چرا عزیزم دیگه وب تو اپ نمیکنی نگرانم کردی زودی اپش کن منم خبر کن میخوام بدونم اون دل نگرونو استرس دارت اروم شده میخوام از رادین جون با خبر بشم با خبرم کن
اسما
7 اردیبهشت 91 11:59
سلامممممممممممم عزیزم... نبینی اینجوری بی قراری کنی ... واقعا اشک تو چشمام جمع شد ... چند وقته کلوب نیومدی نگرانت شدم .. خوب کاری میکنی قران میخونی ، به هردوتون آرامش میده ... عزیزم اصلا استرس به خودت راه نده ..مطئن باش اون خدایی که رادین ناز رو بهتون داده خودشم نگه داره تو و اون هستش ... همه چی رو بسپار به خدا و سعی کن آروم باشی عزیزم ..ایشاله به سلامتی و دل خوش میگذره
nikoo
7 اردیبهشت 91 21:41
من ازطرف خاله ی گلم ازتون تشکرمیکنم که هیچ وقت تنهاش نمیذارین.امیدوارم این حرف هابت قوت قلب بده!!!!!!