رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

یکی یه دونه چراغه خونه

پسر نازم 24 هفته شده به لطف خدا

1391/1/30 18:36
نویسنده : *R2cV*
592 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنین مامانی خوبی نفسم؟

این روزا سر مامانی شلوغه آخه مهمون داریم و من حسابی سرگرمم گاهی تا دیر وقت بیدار میمونیم و حرف میزنیم شماهم ماشالا کم نمیاری که پا به پای ما بیدار میمونی با حرکاتت اظهار نظر میکنی الهی دور خودتو اون تکون خوردنت بگردم که مامانی لحظه به لحظه منتظرشونه .راستی مامانی اینقدر شیرینی دوس داری که هر موقع کیک یا شیرینی میخورم اون تو پارتی راه میندازی؟تازه هر موقع هم که دور برت ادم زیاد باشه اکتیو میشی الهی قربونت برم به قول پدری پسرمون اجتماعیه و دوس داره همیشه دورش شلوغ باشه میدونستی توی هفته ی 24 تو و بقیه ی نینیای تو دل مامانشون صدای باباهاشونو از مامانشون بهتر تشخیص میدن؟

میدونستی خوابتون دیگه از روی برنامه هست؟بابا جونت از وقتی اینو فهمیده دیگه شکمم رو ول نمیکنه همش دهنش رو شکممه باهات حرف میزنه تو هم که قربونت برم زودی عکس العمل نشون میدی .

عکسو پاک کردم با اینکه خیلی دوسش داشتم اما انگار نظر من خیلی مهم نیست مهم اینه که دوست باشعور خوشش نیمده بخدا این درست نیست که به راحتی به علائق و نظراته هم توهین کنیم ....

 

پسر قشنگم بخدا هر روز که میگذره بیشترو بیشتر بودنت رو توی وجودم حس میکنم و برای بونت نقشه میکشم اگه بدونی چه برنامه هایی واست دارم... چه کار کنم خوب مگه من چندتا رادین کوشمولو دارم ؟ مگه من چند نفرو دارم که با دستو پای نازشون بزنن تو دلم ؟

خدایا شکرت میکنم که منو یادت نمیره و همیشه هوای من و عشقم و رادینمو داری

خدایا میدونم گفتنش لازم نیست اما به بزرگیت قسمت میدم مراقب میوه ی دل من باش

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان سوگل
10 فروردین 91 19:44
سلام مامان و خانم مهربون و با احساس، اول آمین میگم برای دعای قشنگی که کردی و امیدوارم هر چی از خدا میخوای برآورده بشه و رادین جون به موقع بیاد و صورت ماهش رو ببینیم تبریک میگم به رادین جون کوچمولو به داشتن بابای به این مهربونی و مامان به این مهربونی و قوی خدا حفظتون کنه برای همدیگه
مامان سوگل
10 فروردین 91 19:46
خیلی خیلی خیلی عکس قشنگی هستش، رادین جون واقعا اجتماعی هستش چون سوگل هم وقتی تو شکم من بود همینجوری بود و الان انقدر اجتماعی هستش که بعضی وقتا فوران میکنه اجتماعی بودنش با بچه که زیاد صحبت بکنید بچه وفتی بدنیا میاد سر زبون دار میشه و خجالتی نمیشه و زودتر به زبون میاد، خیلی مراقب کوچمولو و خودتون باشید
مامان سوگل
13 فروردین 91 12:23
سیزده بدرتون مبارک، دعا میکنم که هر چی غم و غصه هست تو زندگیتون با همین سیزده بدر بشه و شادی و سرور جاشو بگیره
سمیرا
14 فروردین 91 20:53
سلام دوستم . اومدم . دلم براتون یه ذره شده بود . عیدت مبارک باشه گل من
مامان رادین
15 فروردین 91 13:17
سلام با خوندن وبتون یاد سال گذشته خودم افتادم. براتون آرزوی سلامتی می کنم. رادین جون با رادین من دوست می شی
مامان سوگل
17 فروردین 91 2:59
سلام سیما جون، خوبی انشالا، کجایی نیستی؟ نگرانت شدم
رها
17 فروردین 91 16:08
اخییییییییییی عزیزم ایشالا همیشه درکنارهم شادو سلامت باشین
يك دوست
18 فروردین 91 12:49
گل غنچه کرد و غنچه شکفت و خداوند بهترین و زیباترین هدیه اش را به شما داد با آرزوی فرادهایی روشن تبریک صمیمانه مرا پذیرا باشید
سمیرا
21 فروردین 91 15:50
........`....%%%. ......`,%%%%%%` ........(¯`°v°´¯) .....`,%%;,%,%%% .........(_.^._) ..,%%; %%% %%% ...`%/% %//%%%_% ..%(%%, %% %/; %% ..%_ %%.%/%__/%% ..,%% / %%;%% .............`| / ...............|(.___;@@;.,..;@@; ...............|.| __@@@.;@@@; ...............|.|____ |/_____ |/___آپم آپم آپم بدو بیا
مامان ماهان نفسی
22 فروردین 91 18:26
سلام سیما جونم شناختی ؟خیلی وب با حال داری با اجازت لینکت میکنم به ما هم سر بزن
nikoo
29 فروردین 91 13:43
رادین جون مامان راس میگه !از دست توو نیکی که ما خواب نداشتیم که!هر شب زود ساعت 2میخوابیدیم.درباره ی چیزای خاله زنکی هم حرف میزدیم.به که چه حالی میداد!