خیلی شیرینی پسرم
سلام مامان جون اینجا چقدر واسم غریبه شده
اینقدر نیمدم که نمیدونم از چیو از کجا شروع کنم عزیز دلم
الان دقیقا یک سال و چهار ماهته نفسم
یک سال و دو ماهت که شد دقیقا راه افتادی یکم دیر راه رفتی اما در عوضش خیلی زود محکم شدی
ماشالا
الانم که یه چیز سالم واسه ما نذاشتی پسر کنجکاوم
دقیقا همون روزی که راه رفتی تب کردی و تویه همین دو ماه سه بار مریض شدی پسر قشنگم !!!
الهی کور شم مریضیتو نبینم
ایشالا دیگه نبینم تو بغلم از تب بی حال افتادی
ایشالا دیگه نخوایم به زور بگیرمیت و بهت دارو بدیم
از کارهات بگم که هر روز با کارات من و بابایی رو بیشتر و بیشتر شیفته ی خودت میکنی
1.صدایه حیوونها مثلا:
ببعی میگه ببببببببببببببببببببببببببع (بع رو یه بار میگی اما بلند و کشیده )
گاو میگه مااا
هاپو میگه هاپ هاپ
کلاغ میگه غغغغغار
جوجه میگه دیک دیک
مار میگه سسسسسس
پیشی میگه میو
اسب میگه .... با دهنت صدایه موتور در میاری
بهت میگم مورچه خوار شو لبایه نازتو جمع میکنی بینیتم همین طور
به آب میگی با
به نون میگی نان
به دندون میگی دنان
فدایه زبون شیرینت که مثل بابایی حرف میزنی همه میگن نذار مثل کرمانشاهیا حرف بزنه اما من دوس
دارم و وقتی اینطوری میگی دلم میریزه پایین دورت بگردم
میگم رادین جارو چی میگه ؟ میگی بووووو
میگم لباسشویی چی میگه ؟ میگی شی شی
میگم ماشین چی میگه ؟میگی آن آن
بعد از غذا میگم خدایا شکرت دستتو میری بالا شیرینم
غذا تموم میشه میگم تمام تو هم دستاتو میمالی به هم یعنی تمام
اجزایه بدنت هم بلدی:مثل چشم.بینی.زبون.دندون.گوش.مو
دست و پا و ناف هم بلدی
به جیش هم میگی ایش
به غذا میگی به به
به شیر هم میگی "با" نمیدونم چرا
رنگ زرد و سبز و قرمز هم میشناسی
بهت میگم آقا رادین چند سالته با دستت یک رو نشون میدی
میگم آقا رادین سرتو تو حمومچه جوری شستی دس میکنی تو موهات فدایه دستات همه کسم
هر قاشق غذا که میخوری فوتش میکنی گلم
کنترل و هر چیزی که دستت باشه میری از زیر در دستشویی میندازی تو دستشویی
یه سری اینقدر دنبالشون گشتیم بعدش اونجا پیداشون کردیم
بابایی یه چیزی زد زیر در که نتونی چیزی بندازی توش حالا هی میری که کنترلها رو بندازی توش
موفق نمیشی نا امید بر میگردی الهی بمیرم مامانی
دروت بگردم که هر خوراکی میدم دستت میری میشینی رویه لبه شومینه میخوری
عاشق تختتی و دوس داری توش باشی و بازی کنی یه خرس رویه تخت هست که هی پستونکتو
میدی بهشو هی میخندی
از رابطتت با بابایی بگم که عاشقشی
همش بازی میکنین با هم منم تحویل نمیگیرین
12 تا دندون داری عزیز دلم که باهاشون منو هی گاز میگیری
خلاصه بگم که خیلی دوستت دارم هر لحظه از لحظه ی قبل بیشتر
مطمئنم که خیلی دلم واسه اینروزات تنگ میشه خیلی زیاد خیلی
از خدا میخام که سعادت . پیشرفت و سلامتیتو ببینم
از خدا میخام که همیشه به راه راست بری و هیچ وقت پشیمون نشی گل نازم
خدایا تنهام نزار که میمیرم
مراقب رامینم و رادینم باش